حقّ همسایه در رساله ی حقوق امام سجّاد علیه السلام 10 شهریور 1401

٨٤٦ بازدید
٩,٣٠٠ دنبال کننده

حقّ همسایه در رساله ی حقوق امام سجّاد علیه السلام 10 شهریور 1401

٩,٣٠٠ دنبال کننده

موضوع: حقّ همسایه در رساله ی حقوق امام سجّاد علیه السلام تاريخ پخش: 10/06/1401 عناوين: 1- رعایت حریم همسایه و حفظ آبروی او 2- خطر تجسس در زندگی همسایه و آزار و اذیت او 3- کمک به همسایه در برآوردن خواسته های او 4- وساطت برای برآوردن نیازهای همسایه 5- سفارش اکید رسول خدا درباره همسایگان 6- خطر خیانت به مال و آبروی همسایه 7- فهم درست دین از طریق عالمان دینی اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی در این جلسه باز بحثم، یک بحثی مورد نیاز هست و ادامه ی بحثی هست که راجع به امام سجّاد داشتیم. امام سجّاد علیه السلام یک رساله ی حقوقی دارد، بیش از پنجاه مورد حق را دارد: حقّ همسر، حقّ همسایه، حقّ شاگرد، حقّ استاد، حقّ چی، حقّ چی، حقّ چی، در این جلسه ی ده، بیست دقیقه ای، یعنی بیست و پنج، شش دقیقه ای تقریباً، حقّ همسایه را می خواهیم بگوییم. این هم یک چیزی نیست که بگوییم من نیاز به این بحث ندارم، کسی نیست که همسایه نداشته باشد و نیاز به همسایه نباشد، یک بار مصرف هم نیست، یعنی انسان اوّل زندگی اش تا آخر زندگی اش نیاز به همسایه دارد و برای خود من که حدود شصت سال است طلبه هستم، حدیث های نوئی گیرم آمد که تا حالا نشنیدم. 1- رعایت حریم همسایه و حفظ آبروی او «وَ أَمَّا حَقُّ الْجَارِ» (تحف العقول، ص 266)، «جار» یعنی همسایه، «فَحِفْظُهُ غَائِباً» (تحف العقول، ص 266): اگر نیست، او را حفظ کند؛ «وَ كَرَامَتُهُ شَاهِداً» (تحف العقول، ص 266): اگر هست، شاهد است، حضور دارد، احترامش کنید؛ «وَ نُصْرَتُهُ وَ مَعُونَتُهُ فِي الْحَالَيْنِ» (تحف العقول، ص 266): چه شاهد است، چه غائب است، چه هست، چه نیست، نصرت: کمکش کن، معونت: کمکش کن؛ «لَا تَتَبَّعْ لَهُ عَوْرَةً» (تحف العقول، ص 266): دنبال عیب هایش نرو؛ «وَ لَا تَبْحَثْ لَهُ عَنْ سَوْءَةٍ لِتَعْرِفَهَا» (تحف العقول، ص 266): ناخنک نزن، ببین عیبش چی هست، گوش وایسا، شنود بگذار، چون انسان، به خصوص همسایه هایی که همدیگر را می بینند، یا از طریق پشت بام، یا از طریق شیشه، یا از طریق اشراف، امام زین العابدین سفارش می کند که «لَا تَبْحَثْ لَهُ عَنْ سَوْءَةٍ لِتَعْرِفَهَا» (تحف العقول، ص 266)، «بَحث»، می گویند فلانی با فلانی بحث می کند، بحث یعنی ناخنک زدن، کنکاش نکن که ببینی چرا با هم قهر کردند، چرا از هم طلاق گرفتند، مهریه چه قدر بود، چرا آمد، چرا نرفت، چی شد؟ ور نروید. بعد می گوید که «فَإِنْ عَرَفْتَهَا مِنْهُ عَنْ غَيْرِ إِرَادَةٍ مِنْكَ وَ لَا تَكَلُّفٍ» (تحف العقول، ص 266): اما اگر یک چیزی به گوشت خورد، شما ور نرفتی، شما کنجکاوی نکردی بفهمی، اما همین طور صدایش آمد، شنیدی، می گوید اوّل که کنجکاوی نکن، اگر هم کنجکاوی نکرده چیزی شنیدی، تا شنیدی پنهانش کن، به کسی چیزی نگو، شنیدی این عروس و داماد، این زن و شوهر با هم دعوایشان است، قهرشان است، با خواهر شوهرش، با مادر شوهرش، با مادرزنش، اگر یک چیزی را بدونِ، پس تحقیق ممنوع، بدون تحقیق هم چیزی را که شنیدی باید بپوشانی، «سِتْراً». «حِصْناً حَصِيناً»، «حِصن» با حاء جیمی و صاد، «وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِي» (أمالي، صدوق، ص 235)، «حِصن» یعنی قلعه، اگر یک چیزی شنیدی، انگار رفته داخل قلعه، از قلعه چیزی بیرون نمی آید، «حِصْناً حَصِيناً وَ سِتْراً سَتِيراً»: از قلعه چیزی بیرون نمی آید، «حِصْناً حَصِيناً وَ سِتْراً سَتِيراً»: یعنی پشت پرده باشد، جایی نقل نکنید. خب قلعه ی محکم، پرده ی ضخیم باشد. خب همسایه را داریم می گوییم. حدیث داریم: «الْأَشْرَارُ يتتبعون مساوئ النَّاس» (شرح نهج البلاغة ی ابن أبي الحديد، ج 20، ص 269)، می گویند فلانی جزء اراذل و اوباشند، اشرار، علامت اشرار این است که دنبال می کرده عیب مردم را دربیاورد، دقّت می کند یک جایی، یک عکس بگیرد که این عکس را لو بدهد، این علامت این است که طرف، طرف سالمی نیست، اشرار است، «يتتبعون مساوئ النَّاس».

پروفایل