حسن عباسی رئیس اندیشکده یقین در افتتاحیه مدرسه رسانه ای استاد فرج نژاد که عصر روز گذشته در سالن همایش مدرسه علمیه معصومیه برگزار شد با تقسیم بندی دشمن شناسی به عینی و نظری گفت: گاهی دشمن ما مانند آمریکا است که علیه ما اقداماتی را انجام می دهد؛ ولی گاهی مبانی نظری منحطی است که خطر و دشمن به حساب می آید. وی ادامه داد: گاهی ماجرا این نیست که خانمی در فیلم سینمایی بی حجاب است و تلویزیون باید آن تصاویر نامناسب را حذف کند؛ بلکه منظور اصلی پیامی است که در آن اثر هنری منعکس می شود. عباسی با اشاره به آیه شریفه «فَلا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِيراً» توضیح داد: یک مجاهد کبیر که می خواهد از قواعد دشمن در عصر رسانه تبعیت نکند در حالی که این قواعد با زندگی مردم ممزوج شده و در نظام شبکه های اجتماعی در دسترس قرار دارد، در گذشته بدان کتب و نظریه های ضاله می گفتند و از آن پرهیز می شد؛ اما امروز به سادگی اندیشه های ضاله در اختیار جوانان قرار دارد. وی ادامه داد: ما امروز نیازمند پاتولوژی فرهنگی هستیم تا وقتی کتاب یا اثر هنری پخش می شود، باید بررسی کنیم چه باورهایی را در لایه های اعتقادی فرد ضربه می زند که متأسفانه امروز کسی را نداریم که متخصص در حوزه های مختلف مثل تعلیم و تربیت، علم، هنر یا رسانه باشد که این ایرادات را روشن و شفاف کند. رئیس اندیشکده یقین با اشاره به تعریف هفت گناه در علم کلام مسیحی ابراز داشت: متکلمین اروپایی گزارشی را ده سال پیش منتشر کردند که در آن 100 انیمیشن و سریال را معرفی کردند که بر هفت گناه مسیحی ساخته شده بودند. وی افزود: سریالی مثل باب اسنفجی یا سریال انیمیشنی اسب های پونی و یا کارتون سیمپسون ها هفت شخصیت دارد که نماد آن هفت گناه را نمایش می دهند. عباسی با اشاره به تلاش علم کلام مسیحی برای القای صرف هفت مقوله جرم و گناه برای مخاطبین خاطرنشان کرد: ما در اندیشه اسلامی بیش از چهل گناه کبیره داریم که هیچ فیلم سینمایی و سریالی که در آن برای چهل گناه کبیره شخصیت پردازی کرده باشیم که فرد خبیثی را نماد فلان گناه بداند، نداریم. وی ادامه داد: کارشناس مسؤول صداوسیما که دکتری ارتباطات و مدیریت فرهنگی چرا نمی تواند القائات علم کلام مسیحی در محدود کردن جرم و گناه به هفت چیز را تشخیص بدهد که این مسأله به وسیله کارتون در ذهن کودک کانالیزه می شود و فقط هفت گزاره را بد می داند. رئیس اندیشکده یقین مرحوم محمدحسین فرج نژاد را متخصص پاتولوژی فرهنگی دانست و تبیین کرد: نزدیک به 20 استاد فلسفه کتاب فلسفه باب اسفنجی را منتشر کردند که لب کلام این کتاب این بود که لیبرالیسم خام و خالص انگلیسی توسط این انیمیشن برای کودکان میان 3 تا 6 سال به راحتی القا و حقنه می شود که دکتر فرج نژاد در ایران تنها کسی بود که به این تشخیص رسید. وی افزود: آیا امروز در دانشگاه و حوزه علمیه متخصصی وجود دارد که این مباحث را بداند؟ ما که در میان استادهای فلسفه و کلام چنین استادی را نداشتیم که بتواند با پاتولوژیست فرهنگی یک بیماری را از دل محتوا تشخیص بدهد و با آن مبارزه کند و متأسفانه از طرفی آموزش و پرورش، دانشگاه صداوسیما، رسانه ملی و نظام سینمایی از این موارد تهی است. عباسی مرحوم فرج نژاد را ترکیب علمی و فکری خط شهید آوینی و مرحوم طالب زاده دانست و خاطرنشان کرد: شهید آوینی خطی که در پاتولوژی نظام اندیشه شروع کرد و مرحوم نادر طالب زاده در رسانه به آن پرداخت نیمه تمام ماند و یک نفر به نام محمدحسین فرج نژاد آن را در دانشگاه با این سازوکار ادامه داد. وی ادامه داد: مرحوم فرج نژاد کاری را که شهید آوینی و طالب زاده که با پایه ها و مایه های فکری داشتند به این جهت که گرایش تحصیلی فرج نژاد مطالعات ادیان بود، توانست به خوبی جلو برود؛ کسانی که می خواهند در این حوزه کار کنند دو مقوله اسلام و غرب را به خوبی بشناسند و کسی که چنین شناختی ندارد، چطور می خواهد فعالیت کند؟ رئیس اندیشکده یقین با اشاره به روند کار دکتر فرج نژاد توضیح داد: ما ساعت های متعددی درگیر مباحثه برای کتاب های اول و دوم ایشان بودیم که فهرست بلندبالایی از سریال ها و انیمیشن هایی که در دانشگاه سوره و دانشگاه تهران بحث کردیم؛ ایشان در اوج سریال های طولانی که شبکه های فارسی زبان ضد انقلاب دوبله و پخش می کردند، به پاتولوژی فرهنگی می پرداخت و در ادامه خطی که مدنظر ایشان بود را مشخص می کرد، ما نیازمند سیستم پاتولوژی فرهنگی هستیم که در کنار هر نهاد و مؤسسه ای باید وجود داشته باشد.