شهید عباس بابایی همیشه سعی میکرد که ناشناخته باقی بمونه، ظهر یک روز اومد قرارگاه تا به اتفاق هم برای نماز جماعت به مسجد قرارگاه بریم. موی سر خودش رو مثل یک سرباز ساده تراشیده بود و لباس خاکی بسیجی به تن داشت. وقتی وارد مسجد شدیم بهش اصرار کردم که بیا تا بریم صف اول نماز جماعت، ولی عباس بابایی قبول نکرد و گفت مگه همین جا چه ایرادی داره؟ در برگشت از نماز رفتیم برای ناهار، اتفاقا ناهار اون روز کنسرو بود و سفره ساده ای هم پهن شده بود. عباس صبر کرد و آخر از همه شروع به غذا خوردن کرد. طوری رفتار می کرد که هیچکس متوجه نمیشد با فرمانده عملیات نیروی هوایی ارتش، عباس بابایی روبه رو شده! بیشتر وانمود می کرد که یک بسیجی ساده است. (راوی: سرلشکر رحیم صفوی) نظر شما درباره این فرمانده مقتدر و البته خاکی و مردمیِ نیروی هوایی چیه؟! ما رو به دوستانتون معرفی کنید و با لایک و کامنت حمایت کنید. همچنین صفحه ما در آپارات و دیگر شبکه های اجتماعی رو دنبال کنید: @FarzandeIRAN_ir