در این قسمت به 5 قانون بعدی پرداختیم چرا که مکمل 5 قانونی قبلی است پس حتما قسمت اول را ببینید. قانون 6: فقط چیزی را که می توانید از دست بدهید، ریسک کنید قبل از شروع استفاده از پول نقد واقعی، مطمئن شوید که تمام پول موجود در آن حساب معاملاتی واقعاً قابل مصرف است. اگر اینطور نیست، معامله گر باید به پس انداز ادامه دهد تا زمانی که اینطور شود. پول موجود در حساب معاملاتی نباید برای شهریه کالج بچه ها یا پرداخت وام مسکن اختصاص داده شود. معامله گران هرگز نباید به خود اجازه دهند که فکر کنند صرفاً از این تعهدات مهم دیگر پول قرض می گیرند. از دست دادن پول به اندازه کافی آسیب زا است. اگر سرمایه ای باشد که در وهله اول هرگز نباید در معرض خطر قرار می گرفت، حتی بیشتر از این اتفاق می افتد. قانون 7: یک روش مبتنی بر واقعیت ها ایجاد کنید صرف زمان برای توسعه یک روش معاملاتی مناسب ارزش تلاش را دارد. ممکن است وسوسه انگیز باشد که به کلاهبرداری های مبادله ای «خیلی آسان مثل چاپ پول است» که در اینترنت رایج است، باور کنیم. اما حقایق، نه احساسات یا امید، باید الهام بخش توسعه یک طرح معاملاتی باشند. معامله گرانی که عجله ای برای یادگیری ندارند، معمولاً زمان آسان تری برای بررسی تمام اطلاعات موجود در اینترنت دارند. این را در نظر بگیرید: اگر می خواهید شغل جدیدی را شروع کنید، به احتمال زیاد باید حداقل یک یا دو سال در یک کالج یا دانشگاه تحصیل کنید تا اینکه حتی واجد شرایط درخواست موقعیت در رشته جدید باشید. یادگیری نحوه تجارت حداقل به همان مقدار زمان و تحقیق و مطالعه مبتنی بر واقعیت نیاز دارد. قانون 8: همیشه از Stop Loss استفاده کنید استاپ ضرر یک مقدار ریسک از پیش تعیین شده است که یک معامله گر مایل به پذیرش در هر معامله است. حد ضرر می تواند یک مقدار دلار یا درصد باشد، اما در هر صورت، قرار گرفتن معامله گر را در طول معامله محدود می کند. استفاده از حد ضرر می تواند مقداری از استرس معاملات را از بین ببرد زیرا می دانیم که در هر معامله ای فقط مقدار X را از دست خواهیم داد. نداشتن استاپ ضرر عمل بدی است، حتی اگر منجر به معامله برنده شود. خروج با توقف ضرر، و در نتیجه داشتن یک معامله بازنده، اگر در قوانین طرح معاملاتی قرار گیرد، باز هم معاملات خوبی است. ایده آل این است که از همه معاملات با سود خارج شوید، اما این واقع بینانه نیست. استفاده از توقف تلفات حفاظتی کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که ضررها و خطرات محدود هستند. قانون 9: بدانید چه زمانی معامله را متوقف کنید دو دلیل برای توقف معامله وجود دارد: یک طرح معاملاتی ناکارآمد و یک معامله گر ناکارآمد. یک طرح تجاری ناکارآمد زیان های بسیار بیشتری از آنچه در آزمایش های تاریخی پیش بینی شده بود نشان می دهد. پیش می آید. ممکن است بازارها تغییر کرده باشند یا نوسانات کاهش یافته باشد. به هر دلیلی، برنامه معاملاتی آنطور که انتظار می رود عمل نمی کند. بی عاطفه و کاسبکار بمانید. وقت آن است که طرح معاملاتی را دوباره ارزیابی کنید و چند تغییر ایجاد کنید یا با یک برنامه معاملاتی جدید از نو شروع کنید. یک طرح تجاری ناموفق مشکلی است که باید حل شود. لزوماً پایان تجارت تجاری نیست. یک معامله گر ناکارآمد کسی است که یک برنامه معاملاتی ایجاد می کند اما نمی تواند آن را دنبال کند. استرس بیرونی، عادات بد و عدم فعالیت بدنی همگی می توانند به این مشکل کمک کنند. معامله گری که در شرایط اوج معامله نیست، باید استراحت کند. پس از رفع هرگونه مشکل و چالش، معامله گر می تواند به تجارت بازگردد. قانون 10: تجارت را در چشم انداز حفظ کنید هنگام معامله بر روی تصویر بزرگ متمرکز بمانید. یک معامله با ضرر نباید ما را شگفت زده کند. بخشی از تجارت است. تجارت برنده تنها یک قدم در مسیر رسیدن به یک تجارت سودآور است. این سود انباشته است که تفاوت ایجاد می کند. هنگامی که یک معامله گر برد و باخت را به عنوان بخشی از تجارت بپذیرد، احساسات تأثیر کمتری بر عملکرد معاملات خواهند داشت. این بدان معنا نیست که ما نمی توانیم در مورد یک تجارت پربار به خصوص هیجان زده باشیم، اما باید در نظر داشته باشیم که معامله با ضرر هرگز دور از دسترس نیست. تعیین اهداف واقع بینانه بخش مهمی از چشم انداز معاملات است. کسب و کار شما باید بازدهی معقولی را در مدت زمان معقولی کسب کند. اگر انتظار دارید تا روز سه شنبه مولتی میلیونر شوید، خود را برای شکست آماده کرده اید.