تفسیر حکایت 9 در سیرت پادشاهان گلستان سعدی

١٥ بازدید

تفسیر حکایت 9 در سیرت پادشاهان گلستان سعدی

٢٠٩ دنبال کننده

مجموعه: تفسیر گلستان سعدی لیست پخش: باب اول در سیرت پادشاهان قسمت: حکایت 9 خواب پادشاه لب مرگ مفسر: اَرمد(علیرضا فولادی) برای دیدن دیگر ویدئوهای ادبی، فلسفی و فراشناختی من محفلِ اَرمد را دنبال کنید. ************************************************************************* صفحات مجازی محفل اَرمد: zil.ink/mahfel_armad instagram.com/mahfel_armad telegram.me/mahfel_armad youtube.com/@mahfel_armad aparat.com/mahfel_armad ************************************************************************* متن این قسمت: یکی از ملوک عرب رنجور بود در حالت پیری و امید زندگانی قطع کرده که سواری از در درآمد و بشارت داد که فلان قلعه را به دولت خداوند گشادیم و دشمنان اسیر آمدند و سپاه و رعیت آن طرف بجملگی مطیع فرمان گشتند ملک نفسی سرد بر آورد و گفت این مژده مرا نیست دشمنانم راست یعنی وارثان مملکت. بدین امید به سر شد دریغ عمر عزیز که آنچه در دلم است از درم فراز آید امید بسته بر آمد ولی چه فایده زانک امید نیست که عمر گذشته باز آید کوس رحلت بکوفت دست اجل ای دو چشمم وداع سر بکنید ای کف دست و ساعد و بازو همه تودیع یکدگر بکنید بر منِ اوفتاده دشمن کام آخر ای دوستان گذر بکنید ************************************************************************* لیست پخش های مرتبط: باب دوم گلستان سعدی: youtube.com/playlist?list=PLUUtPylwo4Yj2-PSKcEchO56O_T5rOESc باب اول گلستان سعدی: youtube.com/playlist?list=PLUUtPylwo4YiEcAIcR-EkkikWI392AyOC دیباچه گلستان سعدی: youtube.com/playlist?list=PLUUtPylwo4YgjyDyuDSqq0lHhJ8zeFOO3

پروفایل