همسر بی وجدان ؟؟!!
همسر بی وجدان ؟؟!!
بنده ۳۷ سال دارم، در هفده سالگی با پسری که خانواده پدرم (یعنی زن اول و پسرش) معرفش بودند ازدواج کردم اما از همون اول به خاطر مسائلی که برادر ناتنی من بوجود آورد، خانواده همسرم به من بی احترام کردند و اکنون نوزده سال است که هیچ نقشی در زندگی ما نداشتند. در ابتدای زندگی مشترکمان در منزل مادرم بدون گرفتن مراسم عروسی و به خاطر رعایت این آقا شروع به زندگی کردیم. ۱۲ سال در خانهnot;ی مادرم تمام فشارها روی من بود. اما حالا اینقدر این مرد به من ظلم میکند که حد و اندازه ندارد، در ضمن با سختی زیاد خانه و ماشین خریدیم اما اکنون دیگر نمیتوانم تحمل کنم، هر روز به یک بهانه زندگی را به من وبچه ها حرام کرده است، در ماه رمضان سر افطار بچه ها را با زبان روزه کتک میزد، بی نهایت بی رحم و بی عاطفه و بی عرضه است، هر کاری در زندگی باشد میnot;گوید: به من چه، خودت انجام بده و جدیدا نیز به من تهمت میزند. من هیچ راه فراری با دوتا بچه ندارم. خدا با چنین افرادی چکار میکند؟ اینکه من هرچه فکر میکنم در هفده سالگی هیچ گناهی نکردم که این نتیجه آن باشد.