نقد آقای فراستی خیلی خوب بود من هم در این فیلم ایرادهای زیادی دیدم کاملا مغرضانه ساخته شده بود انگار میخواست از همه انتقام بگیره دیگه دست متفقین هم رو شده که چه جنایتکارهایی بودن

فیلم خیلی فوق العادس اسکاره اسکاره درجه 3 کسی بدی بگه بدان اونا حسودن

از نظر من فیلم بدی بود و جالب نبود فیلم ادعای ضدجنگ بودن داشت ولی اصلا اینجوری نبود و اصلا فیلم ضدجنگی نیست و آلمانی ها تو این فیلم خیلی بد به تصویر کشیده شدند و نقد آقای فراستی خیلی خوب بود مخصوصا اون تیکه ای که سطل شیر رو گفتن و از نظر خودم هم یک ایراد اساس به شمار می آید خلاصه که فیلم جالبی نبود فیلم پایان خیلی ضعیفی هم داشت که هیچ کس در نقد فیلم اشاره ای نکرد

یکی از بدترین نقد های استاد فراستی همه ی داستان و برعکس گفت استاد/کاملا با دید سیاسی از اول بحث بخوایم حساب کنیم همه ی نقد استاد غلط تا آخر فیلم در این فیلم هم معنای دوستی هست هم موضع ضد جنگ هست موضوع رفاقت در این فیلم از ابتدا شروع میشه که بلیک فکر میکنه برای غذا آوردن یا یک کار ساده به شخصیت اصلی داستان دست میده و میگه با هم بریم.این رفاقت ادامه پیدا میکنه تا زمانی که شخصیت اصلی در سنگر آلمانی ها گیر میکنه زیر آوار و بلیک جون رفیقشو نجات میده حتی در داد زدن بلیک بغض و هراس هست و تا اون زمان بار ها دیدیم که شخصیت اصلی داستان در رفتار و گفتار و لبخند هاش بار ها به بلیک نشون داده رفاقتش رو وقتی بلیک میمیره ویلیام که شخصیت اصلی داستان شده حالا حس انتقام جویی از آلمان هارو داره و کسی که از مدال بدش میومد به خاطر اینکه از خونوادش خدافظی کرده و متوجه این شده که دیگه شاید هرگز برنگرده و بیهوده داره زندگی میکنه و از دست دادن کسی که خودش رو برای برادرش به خطر انداخته و نرسیده بهشو حالا کشته شده به وجد اومده و دوست داره هر جوری هست نامه رو برسونه تا حداقل جون 1600 سرباز بی گناه و البته جون برادر بلیک رو نجات بده بحث دوم برادر بلیک هست واعقا کاگردان چیو باید نشون بده از برادر بلیک اون بهونه است تا بلیک که نقشه هارو به خوبی بلده حتی برای جون برادرش هم که شده نامه رو برسونه همین که بلیک اول فیلم با یک هراسی میره تا جون برادرش رو نجات بده نشون دهنده رابطه برادرانه نیست شیر وسط داستان که دیگه واقعا واضح ترینه هر کارگدانی دوست داره به یه نوعی منظورشو برسونه حالا اینجوری رسونده که خیلی هم غیر معقول نیست بار ها دیدیم در فیلم های خودمون که ماسک شیمیایی رو به بچه ها دادن مثلا در اخراجی ها که داره دزدی میکه امین حیایی به هیچ چیزی ماسک رو میده وطلاها رو بر میگردونه که استاد فیلم اخراجی های1 رو خیلی دوست داره درخت گیلاس گل گیلاس که دیگه خدایی خیلی معلوم بود داره میگه ما در خونمون داشتیم مادرم پرورش میداد این که برای تو اتفاق نیوفتاده هیچی نمیدونی که خیلی نامردیه فیلم ساز اینجوری بود ذهنتو رو میساخت خدایی استاد فیلمو کامل ندیده اول فیلم بلیک و ویلیام پاشونو رو جنازه میزارن و و هم سنگرشون میگه به خاطر عیسی مسیحم که شده از رو جنازه ها اینجوری رد نشید صحنه ورودشون به خط اول مقدم که دیگه واضح ترینه فیلم ساز مجبوره جنازه هارو نشون بده حتی به وحشتناک ترین وضع که حس وحشت و هراس وبیا برگردیم رو در جوون های سرباز و من ببیننده بسازه/واقعا جنازه حرمت داره ولی استاد جنگه جنگ/ در کل فیلم هم ضد جنگه هم داره بیهوده نشون دادن جنگ رو میگه والبته یه خورده طرفداری از جبهه متفقین و از همه مهم تر دوستی ها برادری ها واز دست دادن جوان هایی که بیهوده کشته شدن واسه یه جنگ الکی خدایی ما اگه عرضه ساختن چنینن فیلم هایی رو نداریم دیگه خوهشا سیاسی فیلم های خوب جنگی اونارو نقد نکنیم

اقای فراستی به سطل شیر وسط فیلم اشاره کردن به عنوان ضعف فیلمنامه و بنده هم موافقم ولی چه خوب بود زمانی که داشتن از فیلم متری شیش و نیم دفاع میکردن به سیم چین وسط گاوداری که دقیقا اونم از آسمون نازل شده بود اشاره ای میکردن